شيوه هاي اثرپذيري ادب فارسي از قرآن مجيد
عشق و ارادت خالصانه به قرآن كريم و اوج بلاغت و هنر اين كتاب آسماني و توجه ويژه سخن شناسان و ادب ورزان و ذوق مندان به آيات نوراني اين كتاب و معارف و معاني ومباني و احكام دل پذير آن در كنار اعجاز بزرگ معنوي كه خود آشكارا همگان را به تحدي فرا مي خواند، زمينه و بستري مناسب گرديد تا پژوهشگران و شاعران مسلمان براي بازنمايي زيبايي هاي هنري و جلوه هاي اعجاز آن و بازگشايي بطون تو در توي آن و شرح و بسط معارف و مباني فشرده اين كتاب عزيز كوشش ها و تلاش هاي زيادي را در پا گرفتن بسياري از دانش ها اعم از لغت، صرف، نحو، بلاغت و بيان، تفسير، تاويل، كلام و ... آغاز نمايند و تأليف و تصنيف هاي فراواني را به رشته تحرير درآورند.
پيشينه بهره گيري و اثرپذيري سخن وران پارسي از قرآن به آغاز پيدايي و پاگيري شعر فارسي در سده سوم هجري مي رسد، به گونه اي كه بهره گيري از قرآن در شعر و سروده، افزون بر اين كه نشانه دانشمندي و علم اندوزي و روشن فكري بوده، به دليل قداست و حرمت مذهبي و معنوي به سروده هاي شاعران نيز گونه اي حرمت و قداست مي بخشيد و سخن آن ها را براي مردمي كه به قرآن به ديده حرمت مي نگريستند ارجمندتر و پذيرفتني تر مي ساخت و از اين رو شاعران پارسي گوي به قصد تبرك و تيمن و حرمت و استناد و استشهاد و گاه به قصد نشان دادن علم و فضل خويش سروده هاي خود را با گوهر نوراني آيات قرآني آذين مي بستند، به گونه اي كه نشانه هايي از اثرپذيري هاي قرآني را در كهن ترين سروده هاي فارسي مي توان يافت.
در اين مقاله به شيوه هاي اثرپذيري شاعران از قرآن اشاره مي گردد.
1- اثرپذيري واژگاني؛ در اين شيوه شاعر در بكارگيري پاره اي واژه ها و تركيب ها وامدار قرآن است. يعني واژه ها و تركيب ها را در شعر خود مي آورد كه ريشه قرآني دارند و مستقيم يا غيرمستقيم به وسيله خود شاعر، و يا ديگران به زبان پارسي راه يافتند و اگر قرآن نبود زبان و ادب پارسي نيز از آن واژه ها و تركيب ها به طور كلي و يا با معني ويژه اسلامي آنها بي بهره بود.
اثرپذيري واژگاني به شيوه وام گيري، ترجمه و برآيندسازي بخش پذير است.
الف) وام گيري در اين شيوه واژه يا تركيب قرآني به همان ساختار عربي خود و بدون هيچ دگرگوني و يا اندك دگرگوني لفظي يا معنايي بي آنكه ساختار عربي آن آسيبي ببيند به زبان و ادب پارسي راه مي يابد:
نه من از پرده تقوا به در افتادم و بس
پدرم نيز بهشت ابد از دست بهشت
حافظ
كه واژه تقوا واژه اي قرآني است كه برگرفته از آيه «و تزودوا فان خير الزاد تقوي» «سوره بقره آيه 197» است.
ب: ترجمه
در اين شيوه شاعر از بازگردان فارسي، واژه يا تركيبي قرآني بهره مي گيرد مثل واژه شب قدر:
آن شب قدر كه گويند اهل خلوت امشب است
يارب اين تأثير دولت در كدامين كوكب است
«حافظ»
كه بازگردان فارسي «ليله القدر» است.
ج: برآيندسازي:
در اين شيوه واژه يا تركيبي بي آن كه خود به صورت واژه يا تركيب در قرآن آمده باشد بر پايه مضمون آيه و يا داستاني قرآني ساخته مي شود. واژه هايي از قبيل «دم عيسي»، «پيراهن يوسف»، «كلبه احزان»، «طوفان نوح»، «نامه اعمال»، «جهاد اكبر»، «جهاد اصغر»، و ... «اصحاب يمين و شمال» از اين مصداق اند.
2- اثر پذيري گزاره اي: كه به دو گونه اقتباس و حل است.
الف: اقتباس: در اين شيوه گوينده گزاره، يعني عبارتي قرآني را با همان ساختار عربي بي هيچ گونه تغيير و دگرگوني يا با اندك تغييري كه در وزن و قافيه ايجاد مي گردد در سخن خود جاي مي دهد:
بسم الله الرحمن الرحيم
هست كليد گنج حكيم
(نظامي)
مست عشقيم عيب ما مكنيد
فاتقوا الله يا اولي الالباب
(خواجو كرماني)
ب: حل: گاهي تنگناي قافيه و وزن و همچنين اشتياق به اقتباس، گوينده را وا مي دارد تا براي آذين بندي سخن خويش به آيه بيش از پيش آنها را دست كاري و دگرگون كند و چه بسا ساختار اصلي آن ها را هم از هم بپاشد. اين تغيير و تحول در بافت آيات كه حل يا تحليل ناميده مي شود بيشتر در اشعار مولانا يافت مي شود:
وين نفس جان هاي ما را همچنان
اندك اندك درد از جنس جهان
تااليه يصعد اطياب الكلم
صاعداً منا الي حيث علم
«مولانا»
كه مصراع سوم دگرگون شده آيه شريفه «اليه يصعد الكلم الطيب» (فاطر 01) «سخن پاكيزه به سوي خدا مي رود» است.
3- اثرپذيري گزارشي
در اين شيوه، گوينده مضمون آيه را به دو شيوه ترجمه يا تفسير به فارسي گزارش مي دهد و گاه به شيوه نقل قول و با ذكر نام گوينده و گاه بي آن و از زبان خود كه به گونه هاي زير قابل تقسيم است.
الف: ترجمه: ترجمه آيه به فارسي به صورت تحت اللفظ يا به صورت آزاد مانند بيت:
يوم دين زلزلت زلزالها
اين زمين باشد گواه حال ها
«مثنوي مولانا»
كه ترجمه «يوم تحدث اخبارها» (زلزال 9) «زمين رازها و اخبار خود را باز مي گويد» است.
ب: تفسير: در اين شيوه سخن ور آيه را يا مايه و مضمون آن ها را باز مي گشايد و يا شرح و بسط در سخن خويش مي آورد. مانند ابيات:
سه طاعت واجب آمد بر خردمند
كه آن هر سه به هم دادند پيوند
از ايشان است دل را شادكامي
وز ايشان است جان را نيك نامي
دل از فرمان اين هر سه مگردان
اگر خواهي كه يابي هر دو كيهان
يكي فرمان دادار جهان است
كه جان راز و نجات جاودان است
دوم فرمان پيغمبر محمد(ص)
كه آن را كافر بي دين كند رد
سيم فرمان سلطان جهان دار
به ملك اندر بهاي دين رادار
شرح واره اي از آيه شريفه «يا ايهاالذين آمنوا اطيعواالله و اطيعواالرسول و اولي الامرمنكم» (نساء 95) «اي اهل ايمان، پيروي كنيد خداي را و پيروي كنيد پيامبر(ص) را و كارداران خود را» است.
4- اثرپذيري الهامي- بنيادي
در اين شيوه، گوينده مايه و پايه سخن خويش را از آيه اي الهام مي گيرد و سروده خويش را بر آن نكته الهام گرفته بنيان مي نهد و سخني نو مي پردازد كه آشنايان، آن را با آيه اي در ارتباط مي بينند، پيوندي كه گاه تا آن جا نزديك و آشكار كه سخن را ترجمه اي خيلي آزاد از آيه فرا مي نمايد و گاه آن چنان دور و پنهان كه پذيرش اثرپذيري را دشوار مي سازد: مثلا بيت:
سود و زيان و مايه چو خواهد شدن زدست
از بهر اين معامله غمگين مباش و شاد
«حافظ»
بنياد گرفته اي از آيه: «لكيلا تأسوا علي ما فاتكم و لا تفرحوا بنا اتيكم» (حديد 22) «تا بر آن چه از دست شما رفته اندوه مخوريد و بر آنچه به دست شما رسيده، شادي نكنيد» است .
5- اثرپذيري تلميحي
در اين شيوه گوينده سخن خويش را مانند اثرپذيري الهامي- بنيادي- بر پايه نكته اي قرآني بنا مي نهد، اما به عمد آن را با نشانه و اشاره اي همراه مي سازد و اين گونه خواننده اهل دل و آشنا را به آن چه بدان نظر داشته، راه مي نمايد و چه بسا خواننده ناآشنا را به كند و كاو و تحقيق وامي دارد مثلا بيت:
بي حس و بي گوش و بي فكرت شويد
تا خطاب ارجعي را بشنويد
(مثنوي مولانا)
تلميحي به آيه «يا ايتهاالنفس المطئنه ارجعي الي ربك راضيه مرضيه» (فجر 72 و 82). «اي نفس آرام يافته، خرسند و خداپسند به سوي خدا بازگرد» است.
6- اثرپذيري تصويري
در اين شيوه شاعر تصوير شعر خويش را از قرآن به وام مي گيرد و مراد از تصوير نقش آفريني ها سيماسازي ها، نگاره پردازي ها و چهره بخشي هاي شاعرانه اي است كه سخنور با خامه خيال و بر صفحه سخن مي نگارد و مي پردازد و حاصل آن همان است كه در زبان ادب تشبيه، استعاره، مجاز، كنايه، تشخيص و به طور كلي صور خيال خوانده مي شود. بنابراين در اثرپذيري تصويري شاعر تشبيه، استعاره يا مجازي را كه در آيه آمده مستقيم يا غيرمستقيم در همان حال و هوا يا در حال و هوايي ديگر بازمي سرايد و يا سخن خويش را بر محور و مدار آن تصوير، چرخ مي دهد و پي مي ريزد مثلا بيت:
بيامد تهمتن بگسترد پر
به خواهش بر شاه خورشيدفر
(شاهنامه)
تصوير «پرگستردن» كه كنايه اي از تواضع و فروتني زياد است برگرفته از آيه شريفه «و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه » -اسراء، 42. (از روي مهرباني بال فروتني بر پدر و مادر فروگشاي) است.
7- اثرپذيري شيوه اي
در اين گونه اثرپذيري سخنور يكي از شيوه هاي بياني- بلاغي قرآن را برمي گيرد و سخن خود را بدان شيوه ارائه مي نمايد. مقصود هرگونه شگردي اين است كه سخن را از سطح زبان به سطح ادب و هنر فرامي برد و بر اثربخشي و گيرايي آن مي افزايد؛ شيوه ها و شگردهايي كه فنون بلاغت و نقد ادبي بررسي و بازنمايي آن ها را بر دوش دادند.
مي دانيم كه يكي از شيوه هاي بياني قرآن، اين است كه پاره اي از واژه ها و عبارات آن را مي توان به چند گونه خواند بي آن كه به درستي و شيوايي آن ها آسيبي برسد، چيزي كه در زبان قرآن پژوهان فن قرائت و اختلاف قرائات نام گرفته و از ديرباز يكي از زمينه هاي گسترده قرآن پژوهي بوده است.اين ويژگي در شعر فارسي نيز نمونه ها و نمودهايي دارد كه غزل هاي حافظ مملو از اين مورد است كه خواجه شيراز شايد ايهام گونه گونه خواني را از گونه گونه خواني هاي قرآن آموخته و به شيوايي و زيبايي در سخن خويش باز مي آورد مثلا:
چنين قفس نه سزاي چو من خوش الحاني است
روم به گلشن رضوان كه مرغ آن چمنم
كه مي توان بيت را با هر دو قرائت «سزا» و «سرا» خواند كه هر دو زيبا و درست است كه اين نمونه و ساير غرفه ها را مي توان با نمونه هاي قرآني «مالك و ملك» «اخويكم و اخوي كم» سنجيد.
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "