تربيت قرآني کودکان

انسان از نگاه اسلام مجموعه‌ اي از استعدادهاي بالقوه است که براي به فعليت در آوردن اين استعدادها و توانايي‌ها نيازمند تعليم و تربيت است و آنچه هدف تربيت اسلامي است، حقيقت‌جويي و حصول رستگاري است که اين مسئله جز از طريق تعلم و تعقل در کنار تزکيه حاصل نمي‌شود و از نگاه اسلام، رشد عقلاني به موازات رشد اخلاقي صورت مي‌‌گيرد که به تعبيري اين دو لازم و ملزوم يکديگرند. در اين بين، کودکي يکي از مراحل رشد انساني است که از آغاز تولد شروع مي‌شود و تا نوجواني و جواني ادامه مي‌يابد. اين مرحله از مراحل همانند دو مرحله ديگر بسيار مهم و اساسي است. نگاهي هر چند سطحي به وضع کودکان و نوجوانان و حتي بزرگسالان در جامعه و نيز بسياري از نقاط جهان، ما را با مسائل و دشواري‌هاي عظيمي در زمينه روابط اخلاق انساني که ناشي از روش‌هاي غلط تربيت است آشنا مي‌کند. بلايي عظيم متوجه جامعه بشري است؛ بلايي که غفلت از آن به قيمت فناي اخلاق تمام مي‌شود. بهترين شيوه تربيت انسان هم آن است که مبتني بر شناخت همه ابعاد وجودي و همه نيازهاي انسان باشد. خداوند متعال در قرآن کريم در سوره مبارکه اسراء آيه 9 مي‌فرمايد: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِيرًا؛ قطعاً اين قرآن به [آيينى] که خود پايدارتر است راه مى‏نمايد و به آن مؤمنانى که کارهاى شايسته مى‏کنند مژده مى‏دهد که پاداشى بزرگ برايشان خواهد بود.»

ادامه نوشته

برندگان مسابقه دنيا

دنيا ميدان مسابقات گوناگون است. برگزاركننده اين مسابقات خداوند است. موضوع مسابقه تقوا و پرهيز از هر پلشتي و پليدي است. كساني كه وارد دنيا مي شوند در ميداني قرار مي گيرند كه از هر سو با مشكلات عديده اي مواجه مي شوند. در تعابير روايي از آن به ميداني پر از سنگلاخ ياد مي شود كه گام نهادن در آن سخت و دشوار است.
اميرمومنان علي(ع) در نهج البلاغه از پيامبر(ص) نقل مي كند كه آن حضرت فرمود: فان رسول الله(ص) كان يقول ان الجنه حفت بالمكاره و ان النار حفت بالشهوات؛ بهشت با ناخوشايندها و دوزخ با خوشايندها در برگرفته و پيچيده شده است. پس راه رسيدن به دوزخ تنها همراهي با هر تكاني است كه هواهاي نفساني و وسوسه هاي شيطاني مي دهند، چرا كه به سادگي در آتش دوزخ سقوط مي كنيم ولي بهشت با سختي به دست مي آيد چون بايد مراقب باشيم كه تكان ها ما را ساقط نكند. پس انسان در چنين ميدان مسابقه اي وارد شده است.
در آيات قرآني از اين ميدان مسابقه به دوزخي ياد مي شود كه همه را فراگرفته است و انسان ها مي بايست در هر گامي كه بر مي دارند به دقت مواظب باشند كه درست بردارند و مراقب باشند تا در حفره اي از حفره هاي دوزخ نيفتند. (آل عمران، آيه 103، مريم، آيه 17)
جايگاه تقوا
در اين مسابقه تنها كساني پيروز و سربلند بيرون مي آيند كه بتوانند ايمان خود را حفظ كنند و اجازه ندهند تا تكان هاي دروني وسوسه نفس و تكان هاي بيروني شيطان آنها را در چاهي از چاه هاي مسير نيندازد. تنها كاري كه هر انساني بايد انجام دهد اين است كه خود را در روي پل حفظ كند و استقامت ورزد و استوار گام بردارد و از تكان ها خود را نگه دارد. بنابراين كه به اين عمل، تقوا مي گويند كه چيزي جز پرهيزگاري نيست.
خداوند به صراحت مي فرمايد كه در مسابقه دنيا تنها كساني پيروز و برنده مي شوند كه پرهيزگاري پيشه كنند و خود را در روي پل و صراطي كه در دوزخ است از تكان هاي شديد نگه دارند: كل نفس ذائقه الموت و انما توفون اجوركم يوم القيامه فمن زحزح عن النار و ادخل الجنه فقد فاز و ما الحياه الدنيا الا متاع الغرور، هر جانداري چشنده طعم مرگ است، و همانا روز رستاخيز، پاداش هايتان به طور كامل به شما داده مي شود. پس هر كه را از آتش به دور دارند و در بهشت درآورند قطعا كامياب شده و زندگي دنيا جز مايه فريب نيست. (آل عمران، آيه 581)
اميرمومنان علي(ع) مي فرمايد: و اعلموا انه ما من طاعه الله شيء الاياتي في كره و ما من معصيه الله شيء الاياتي في شهوه فرحم الله امراأ نزع عن شهوته و قمع هوي نفسه فان هذه النفس ابعد شيء منزعا و انها لاتزال تنزع الي معصيه في هوي، آگاه باشيد! هيچ طاعتي نيست جز اينكه طبع انسان از انجام آن ناراحت است و هيچ كدام از گناهان و معاصي يافت نمي شود جز اينكه با تمايلات و غرائز حيواني انسان سازگار است! پس رحمت خداوند بر كسي باد كه از شهواتش خودداري كند و هوسهاي سركش نفس را ريشه كن سازد، زيرا مشكل ترين كار، جلوگيري از همين نفس سركش است كه هميشه ميل به معصيت و گناه دارد.
بنابراين انسان مي تواند با پرهيزگاري در ميدان مسابقه اي كه روح آتش دوزخ و روي پل صراط مستقيم انجام مي گيرد به سلامت بگذرد و از آن سو وارد بهشت شود و به عنوان برنده دست راست خود را بلند كند و با خوشحالي از دست اميرمومنان علي(ع) كه ميزان و داور اين مسابقه است جام كوثر را بگيرد و دست در دست آن حضرت(ع) شادي كند و جايزه خويش را دريافت نمايد.

مباني تربيت از ديدگاه قرآن

کتاب «مباني تربيت از ديدگاه قرآن» كتابي است كه به تبيين نوع نگرش و رويکرد قرآن کريم درباره انسان و شئون وجودي و ويژگيهاي رواني او و بررسي مباني تربيت ديني پرداخته است. اين كتاب كه تاليف آقاي محمد بهشتي است، در پنج فصل به شرح ذيل نگارش يافته است:

در فصل اول واژه‌ها و مفاهيم و اصطلاحات مربوط به اين بحث به منظور سازواري واژه‌ها در کاربردها و ايجاد زبان واحد براي تفاهم و تعامل تبيين شده است و از اين رهگذر به تعريف مباني از منظر لغت و از نگاه عالمان تعليم و تربيت اشاره شده و براي بازشکافت اين اصطلاح به تجزيه و تحليلي در اين واژگان و نيز به اقسام مباني اشاره شده است. آن گاه واژه تربيت و تزکيه ريشه يابي شده و موارد کاربرد آنها در قرآن کريم مورد توجه قرار گرفته و سپس به حقيقت تربيت قرآني اشاره شده است.

فصل دوم به مباني انسان شناختي تربيت از منظر قرآن کريم اختصاص يافته است. در اين راستا از انسان، ساختار، ويژگي‌ها، قابليتها و شئون وجودي او سخن رفته و مباني ذيل از منظر قرآن کريم مورد بررسي قرار گرفته است: انسان موجودي دوساحتي؛ پيوند روح و بدن؛ اصالت روح؛ جاودانگي؛ فطرت؛ عقل؛ عواطف؛ ذوق هنري؛ تأثيرگذاري؛ اختيار؛ اجتماعي بودن؛
عزت خواهي؛ مکانت و کرامت؛ کمال‌جويي.

فصل سوم مربوط به مباني هستي شناسي تربيت از منظر قرآن کريم است. اين مباني عبارتند از: وابستگي و نياز؛ هدايت يافتگي؛ نظم و قانونمندي؛ هدفمندي؛ شعور و آگاهي؛ آيت بودن؛ گستره بيکران هستي؛ عوالم هستي؛ رابطه خدا با جهان هستي؛ نظام تدبير جهان؛ هستي براي انسان؛ سنت‌هاي تربيت ساز؛ پايان پذيري جهان طبيعت؛ نظام اخروي. فصل چهارم اين کتاب به مباني معرفت شناسي تربيت از منظر قرآن کريم اختصاص يافته است. مطالب اين فصل از اين قرار است: تعريف معرفت؛ اهميت و ضرورت معرفت؛ امکان معرفت؛ ابزار معرفت؛ اقسام و انواع معرفت؛ موانع معرفت؛ رابطه معرفت با ايمان و تقوا؛ معرفتهاي مبنايي.

فصل پاياني اين اثر براي تبيين بيشتر اصل ارتباط و نحوه ارتباط مباني تربيت با مسائل تربيتي است، چون ترديدي نيست که عناصر و ساختار نظام تربيتي، برنامه‌ها، اهداف، اصول و روشهاي تربيت اسلامي با مباني تربيت ارتباط دارند و اين مباني‌اند که مسائل تربيتي را تعيين مي‌کنند و جهت مي‌دهند. در اين فصل ارتباط اهداف، اصول و روش هاي تربيتي با مباني تربيت بيان شده است. ‏

از منابع مورد استناد در تدوين اين اثر مي‌توان به کتاب‌هاي مجمع‌البيان، وسايل الشيعه، تفسيرالصافي، بحارالانوار، المفردات، اسفار اربعه، تفسير برهان، نورالثقلين و التبيان اشاره کرد. اين كتاب به همت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي منتشر شده است.‏

نگاهي به مشكلات آموزش قرآن دركشور(بخش اول)

گرچه از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، توجه به آموزش، مفاهيم، تلاوت و فرهنگ قرآن در كشور رونق جدي گرفت اما فاصله وضع مطلوب با آنچه موجود هست نيز بسيار است.خاصه آنكه بيشتر فعاليت هاي قرآني فقط در محدوده روخواني، روان خواني، تلاوت، تجويد و مفاهيم محصور شده و توجه به ترويج فرهنگ قرآن در عرصه زندگي فردي و مناسبات اجتماعي مردم آنطوري كه در شأن نظام اسلامي و مردم مؤمن بوده انجام نشده است.نويسنده در مقاله حاضر به بررسي مشكلات آموزش قرآن در كشور نگاهي دارد كه در صورت توجه مسئولين امر به مشكلات مطرح شده، حداقل مي تواند موجب رفع مشكلات سطحي و ابتدايي آموزش قرآن در كشور شود.
مقام معظم رهبري به عنوان بزرگ پرچمدار قرآن كريم در عصر حاضر در سخناني حكيمانه وضعيت قرآن آموزي كشور را اين گونه ترسيم مي فرمايند: «واقعيت تلخ اين جاست كه خواندن قرآن در جامعه ما هنوز يك امر عمومي نشده است؛ عموم مردم به قرآن احترام مي كنند و به آن عشق مي ورزند اما عده كمي همواره آن را مي خوانند و عده كمتري در آن تدبر مي كنند.»
ايشان در ديدار اعضاي شوراي انقلاب فرهنگي در هفدهم آذرماه 1386 مي فرمايند: «اگر تحصيل كرده ها و فرهيختگان كشور روزي يك صفحه قرآن با توجه به معنا بخوانند و در آن تدبر كنند غوغايي در كشور برپا مي شود؛ اين كار به فرهنگ سازي و تدبير نياز دارد.» اينكه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در تبـيين و تحقق اين مطالبه مقام معـظم رهـبري در بين تحصيل كرده ها و فرهيختگان كشور چه تدابيري را اتخاذ كرده است؛ در نوشته هاي آينده به صورت مبسوط مورد نقد و نظر قرار خواهد گرفت؛ اما اين كه با وجود اختصاص اعتبارات چندين ميلياردي كه سالانه براي برگزاري كلاس هاي آموزشي و انجام فعاليت هاي قرآني كشور از سوي ارگان ها و نهادهاي دولتي و مؤسسات مردمي هزينه مي شود علت يا عللي كه باعث شده تا اين سوال مطرح شود كه «چرا اغلب مردم ايران قرآن نمي خوانند» چيست؟

ادامه نوشته

قرآن روحيه ها را نقاشي مي كند

آيا شيطان كافر است يا مؤمن؟ كافر، آيا به خدا يقين داشت؟ بله، علم داشت كه از ما بهتر بود، در مقابل خدا مي گويد به عزت خودت همه آنها را گمراه مي كنم؛ فبعزتك لاغوينهم اجمعين.
همچنين مي گويد: رب فانظرني الي يوم يبعثون. اعتقاد به خدا و قيامت داشت. تنها داشتن اعتقاد و علم، براي ايمان كافي نيست بلكه انسان بايد نسبت به آنچه اعتقاد دارد رام باشد. «وجحدوا بها و استيقنتها انفسهم ظلما و علوا.»
بايد خودمان را بشناسيم. اگر حقيقتي را مي شناسيم و مي دانيم ولي منكر مي شويم، پس ما جاهديم و مؤمن نيستيم. بشر صرف اينكه به يك مطلب علم پيدا كند، كافي نيست كه مؤمن باشد، بلكه بايد حالت عصيان و تمرد نيز نداشته باشد. اسلام يعني بي تمردي، زيرا ايمان آن است كه انسان درمقابل چيزي كه راست است تسليم و رام باشد.
هميشه همين طور است. شيطان از هر راهي وسوسه يا تمثل وارد مي شود و دست به جنايت مي زند، عاقبت كار كه شد همه آن عوامل شيطاني عقب مي روند و انسان تنها باقي مي ماند، پس در قرآن فرمود شما مغرور نباشيد و مانند آنها نباشيد كه شيطان آمد و آنها را اينچنين فريب داد.
اذ يقول والمنافقون و الذين في قلوبهم مرض هولاء دينهم و من يتوكل علي الله فان الله عزيز حكيم.

ادامه نوشته

ضرورت وفاي به عهد والدين در برابر فرزندان

قرآن کريم انسان ها را به درستي و راستي و عمل به وعده خودشان دعوت نموده است.

در بسياري از آيات خداوند از مسلمانان خواسته تا اگر وعده اي به برادر ديني خود دادند به وعده و عهد خود عمل نمايند. يکي از مواردي که در جهان آخرت از انسان ها سئوال مي‌شود عهد و وعده هايي است که به انسان ها داده‌اند.

در سوره اسراء آيه 34 آمده است: "و اوفوا بالعهد انّ العهد کان مسؤولاً" به عهد خويش وفا نماييد که البته از عهد و پيمان سئوال مي شود. ‏

وفاي به عهد از نشانه هاي ايمان است و خداي منان بدان بسيار سفارش کرده است. امام صادق (ع) مي فرمايد: "عده المومن أخاه نذرٌ لا کفّاره له، فمن أخلف فبخلف الله بدأ و لمقته تعرّض" وعده مومن به برادر (ديني) خود نذري است که کفاره ندارد. پس هر که به آن وفا ننمايد، وعده با خداوند را نقض کرده و خود را به غضب او دچار ساخته است.

ادامه نوشته

تاثير آيات قرآن در دل شب

«فضيل بن عياض» از جمله كساني بود كه در آغاز كار راهزن و مرد شروري بود و مردم از شر او در امان نبودند، ولي خداوند به او توفيق داد و از جمله اولياي خدا گشت. جريان توبه او چنين است كه فضيل از نزديكي يك آبادي مي گذشت، دختركي را ديد و نسبت به او علاقمند شد. عشق سوزان دخترك، فضيل را وادار كرد كه شب هنگام از ديوارخانه او بالا رود و تصميم داشت به هر قيمتي كه شده به وصال او نايل گردد. وقتي از ديوار بالا رفت، در يكي از خانه هاي اطراف، شخص بيداردلي مشغول تلاوت قرآن بود كه به اين آيه رسيد:
«الم يان للذين امنوا ان تخشع قلوبهم لذكرالله و ما نزل من الحق» آيا وقت آن نرسيده است كه دل هاي مؤمنان در برابر ياد خدا و آنچه از حق نازل شده است، خاشع گردد؟ (حديد-15) اين آيه همچون تيري بر قلب آلوده فضيل نشست و او را تكان داد. اندكي در فكر فرو رفت و به خود گفت: اي فضيل! آيا وقت آن نرسيده است كه بيدار شوي. ناگهان، صداي فضيل بلند شد و پيوسته مي گفت: به خدا سوگند وقت آن رسيده است! او تصميم خود را گرفت. از ديوار بام فرود آمد و به خرابه اي وارد شد كه جمعي از كاروانيان آنجا بودند و براي حركت با هم مشورت مي كردند و مي گفتند: فضيل و دار و دسته او در راهند، اگر برويم راه را بر ما مي بندند و ثروت ما را به غارت خواهند برد. فضيل وقتي اين جملات را از آنان شنيد،گفت: چه بد مردي هستم! روي به سوي آسمان كرد و با دلي توبه كار اين سخنان را بر زبان جاري ساخت: «اللهم اني تبت اليك و جعلت توبتي اليك جوار بيتك الحرام» خداوندا! من به سوي تو بازگشتم و توبه خود را اين قرار مي دهم كه پيوسته در جوار خانه تو باشم. خداوند دعاي او را مستجاب كرد. او از آنجا بازگشت و به سوي مكه آمد. سالها در آنجا مجاور بود و از جمله اوليا گشت و سرانجام در روز عاشورا سال 187 هجري بدرود حيات گفت.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــ
1- سفينه البحار، ج2، ص 369

اهداف و آثار تربیتی قصه در قرآن


از آنجایی که قصه و داستان تأثیر شگرفی بر خوانندگان می گذارد ، پروردگار عالم در سرشت انسان میل و علاقه ی فراوانی جهت پی جویی و شنیدن سرگذشت ها و قصه ها نهاده و از همین روی ، از آن هنگام که انسان های اولیه قدرت ارتباط از طریق گفتگو را با همنوعان خویش پیدا نمودند وقایع و حوادث و سرگذشت های خود و قهرمانان و ...زمانه خویش را به نسل بعدی منتقل می کردند و باپیشرفت زمان و پیدایش خط و نگارش ، این حوادث از سینه ها بر قلم ها جاری و در صفحات زرنگار تاریخ نگاشته شده . این روند رو به رشد تا جایی پیشرفت نمود که هم اکنون نیمی از فرهنگ و ادبیات هر ملتی را قصه ها و داستان ها به خود اختصاص داده است . امروز قصه ها نه به عنوان یک هنر و ابزار تبلیغی و تربیتی توجه بسیاری از متفکران واندیشمندان و روانشناسان را به خود جلب نموده و در مراکز علمی و تربیتی بابی از ابواب علم را نیز به خود اختصاص داده است اما بالاتر از همه این تمدن اسلام است که در مکتب توحیدی خویش ، جهت تربیت انسان، از قصه به بهترین وجه استفاده نموده و در این راستا ، خدای سبحان بهترین قصه ها را در قران این کتاب آسمانی و جاوید به شیواترین و بلیغترین شیوه ها به تصویر کشیده است .
ادامه نوشته