جواهر قناعت

 

قناعت را می توان در دو مرحله خلاصه كرد كه مرحله اول، بر راضی بودن به حد ضرورت و مرحله دوم بر رضایت به كمتر از آن دلالت دارد.

از شاخصه های بالندگی و عزت نفس و كرامت انسان در فرهنگ دینی، قناعت ورزیدن است كه هم می تواند به عنوان یك صفت فردی مطرح باشد و هم از ویژگی های یك ملت به حساب آید. این حسنه علاوه بر آنكه از صفات ممتاز اخلاقی محسوب شده و به حسن رابطه فرد با مولای خود منجر می‏شود، در استحكام بنیاد خانواده و روابط اجتماعی نیز از اهمّیت خاصی برخوردار است و آثار مهمی برآن مترتب می‏شود.

برخی لغویون، قناعت را به معنای اکتفا کردن به اندک از آنچه مورد نیاز انسان است(1)، تعریف نموده اند. اما اصطلاحا به این معناست كه انسان در مصرف كردن مال و خرج كردن آن برای خود و خانواده‎اش، حالت اعتدال را مراعات نموده و به مقدار ناچیزی از وسایل زندگی كه در حدّ ضرورت و نیاز او است، اكتفا نماید. فضیلت اخلاقی قناعت كه بعد اجتماعی نیز دارد، با تکرار و تمرین در نفی انسان حاصل می شود و باعث خشنودی و راضی شدن به چیز کم و نگه داشتن نفس از زیاده خواهی می شود.

ادامه نوشته

عاقل از دنیای حرام پرهیز می کند!

 

«مثل الدّنیا کمثل الحیّة، لینٌ مسّها والسمُ الناقع فی جوفها یهوی إلیها الغر الجاهل  ویَحذَرُها ذواللُّبِّ العاقل»1

شرح گفتار

امیرمتقیان امام علی علیه السلام در این بخش از کلام نورانی و حکیمانه ی خویش نسبت به خطر دنیا گوشزد نموده، و در این باره به زیبایی فرموده است: «دنیای حرام چون مار سمی است پوست آن نرم، ولی سمّ کشنده در درون دارد، نادان فریب خورده به آن می‌گراید و هوشمند عاقل از آن دوری می گزیند».

سخن مولای متقیان امام علی علیه السلام بیانگر آن است که انسان در زندگی تا می تواند باید از دنیای حرامی که به کام دنیا پرستان شیرین و لذّت بخش است به شدّت پرهیز نماید. چرا که در غیر این صورت دنیا با ظاهر زیبا و دل انگیزی که دارد می تواند براحتی خانه قلب آدمی را تسخیر و تحت سیطره ی خود قرار دهد .

ادامه نوشته

چه کسانی‌ انعمت علیهم‌ هستند؟

 

همه ما هر روز حداقل 10 بار در نمازهایمان "اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ. صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضَّالِّینَ"(ما را به راه راست هدایت فرما. راه آنها كه بر آنان نعمت دادى نه آنها كه بر ایشان غضب كردى و نه گمراهان)(6و7 فاتحه) را می خوانیم و از خدا طلب هدایت به صراط مستقیم را می کنیم. اما این راه نعمت داده شده گان چیست که ما خواستار آنیم؟

در تبیین این آیه به خود قرآن مراجعه می کنیم که در دو جا این نعمت داده شده گان را تبیین می نماید.

در سوره نساء آمده است: " وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِیقاً"(و كسى كه خدا و پیامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخیز) همنشین كسانى خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنها تمام كرده، از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان، و آنها رفیقهاى خوبى هستند.)(69 نساء)

ادامه نوشته

جهنمی بودن غیر شیعیان و رحمت خدا

 

مگر می‌شود این همه انسانی که مسلمان (شیعه) نیستند به جهنم روند؟! آنهایی که این حرف‌ها را می‌زنند به خدا تنگ‌نظرانه نگاه می‌کنند. این با رحمت خدا سازگار نیست.

کسی که به خدا، رحمت و غضب او و نیز به بهشت و جهنم اعتقادی دارد، نه از ناحیه‌ی خود برای او تعریفی قرار می‌دهد و از ناحیه‌ی او مردم را به بهشت و جهنم می‌فرستد. ابطال دین و قرآن کریم به بهانه‌ی رحمت واسعه‌ی الهی همان‌ قدر خطا، مذموم، مضر و منحرف کننده است که یأس و ناامیدی از رحمت او. لذا کسی که به خدا ایمان دارد، دقت می‌کند که خداوند خود رحمت یا انتقامش را چگونه توصیف کرده است؟ بدیهی است آن خدایی که شخص بر اساس میل یا موهومات ذهنش تعریف و توصیف نماید، خدای ساخته‌ی ذهن آن شخص است، نه خدای واقعی.

بی‌تردید اگر معنای رحمت خدا این بود که به دلیل کثرت کفار و یا جهال، عذاب و عقاب برداشته می‌شود، دیگر خداوند متعال نه پیامبری ارسال می‌نمود، نه وحی می‌فرستاد، نه دعوت به توحید و یکتاپرستی و اسلام می‌نمود و نه بهشت و جهنمی خلق می‌کرد و نه بهشت و دوزخ و اهل‌شان را در قرآن کریم تبین می‌نمود.

ادامه نوشته

نتایج اولیه جشنواره وبلاگ نویسی تبیان

چگونه می توان لایق دریافت رحمت خدا شد؟

 

رحمت در خداوند متعال معنایش افاضه‌ی خیر بر مُستحقِّ خیر است، آن هم به مقدارى كه او استحقاق آن را دارد؛ یعنی خداوند متعال بسته به زمینه و ظریفیت پذیرش خیر، به هر کس و هر چیز، خیر (رزق مادی و معنوی) به او عنایت می کند که این معنای رحمت خداوند است.

معنای رحمت

«رحمت» برگرفته از ریشه «رحم» به معنای مهربانی و دلسوزی بسیار است. [1] «رحم» و «رحمت» وقتی درباره انسان به کار می رود به همین معناست؛ یعنی دلسوزی و دل نازکی و مانند آن، نسبت به فرد یا چیزی، که سبب می شود انسان به آن که قابل ترحّم است مهربانی و دلسوزی کند؛ اما این وصف به این شکل، صفتى است جسمانى و مادى كه خداوند متعال از داشتن آن منزّه است.

ادامه نوشته

در قبرها چه می‌گذرد؟

مرگ، حقیقتی است ناشناخته که ذهن تمامی انسان‌های کره خاکی را گاه به گاه به خود مشغول می‌سازد. واقعیتی ناشناخته که سۆالات بسیاری را برای آدمی ایجاد می‌سازد. راهی که باید رفت و طعمی که باید چشید. اولین خانه انسان پس از جان دادن قبر اوست. قبری که می‌تواند در دل خاک، دریا، کوهستان و ... باشد. حال سۆالی بزرگ ایجاد خواهد شد!! به راستی در قبرها چه می‌گذرد؟!

این سۆالی است که یافتن پاسخ قطعی آن، شاید، جز با تجربه ممکن نباشد. اما پیشوایان دینی برای آماده ساختن پیروان خود پرده از روی برخی حقایق برداشته‌اند و رهنمودهایی برای بهتر مواجه شدن با آن داده‌اند.

وقایع اتفاقیه شب اول

بر اساس نصوص برخی روایات می‌توان وقوع برخی رویدادها در شبر اول قبر را قطعی دانست:

ادامه نوشته

همسر گزيني در سايه تربيت قرآني

هنگامي‌كه به آفرينش توجه مي‌كنيم در‌مي‌يابيم خداوند اصل زوجيت را در مورد تمامي آفريده‌هاي خود در نظر گرفته و حتي در مواردي كه به فكر انسان‌ها هم نمي‌رسد، خداوند مخلوقات خود را به صورت جفت و زوجين آفريده است.انسان اغلب اجتماعي زندگي كرده و مبناي اجتماع نيز خانواده است و در اين ميان يكي از نيازهاي اساسي انسان نياز به محبت و آرامش است كه اين نياز تنها در كانون خانواده محقق مي‌شود و در آيه‌هاي مختلفي از قرآن كريم نيز به ازدواج و نقش خانواده در ايجاد آرامش و محبت ميان انسان‌ها اشاره شده كه اين مسئله نشان از جايگاه بالاي ازدواج در قرآن كريم دارد.

ازدواج و همسر‌گزيني در قرآن از جايگاه بالايي برخوردار است تا جايي كه تعبير قرآن از ازدواج ايجاد آرامش و مودت در ميان مردان و زنان است و خداوند مردان و زنان را به انتخاب همسري تشويق مي‌كند كه در كنار او به آرامش و مودت برسد.جوانان در انتخاب همسر بايد از زندگي امامان و بزرگان دين الگو گرفته و با توجه به معيارهايي كه در قرآن، روايات و احاديث همچون؛ انتخاب همسري مومن، پاك، بااخلاق، متعهد و... آمده، بهترين انتخاب را داشته باشند.

همسرگزيني از چيزي جز تربيت سرچشمه نمي‌گيرد و گزينش همسر با معيارهاي قرآني در سايه تربيت قرآني حاصل مي‌شود.آنچه در قرآن درباره انتخاب همسر بيان شده است را علم روان‌شناسي به عنوان اصل علمي تبيين مي‌كند، به عنوان مثال در كتاب آسماني ما كفويت به عنوان يكي از مولفه‌هاي گزينش همسر توصيه شده و علم روان‌شناسي نيز همين اصل را با عنوان شخصيت‌هاي جورشده و با ويژگي‌هاي يكسان توصيه مي‌كند.

ادامه نوشته