شیطان همه را می زند جز عیسی بن مریم و مادرش!

«اسرائیلیات» جمع «اسرائیل» و منسوب به اسرائیل است و در اصطلاح در بردارنده تمام داستان های خرافی، افسانه ها، اساطیر و روایات مجهول و ساختگی می شود که از آئین یهود و دیگر ادیان و ملل به آثار اسلامی و به ویژه تفاسیر قرآن کریم راه یافته و اثرات سوء و جبران ناپذیری از خود بر جای گذاشته است .

ضربه ی شیطان بر پهلوی فرزندان آدم

از تفاسیر فریقین و در ذیل آیه ی 26 سوره آل عمران، احادیث متعددی وارد شده که نشانگر تماس شیطان و ضربه زدن او به تمام فرزندان آدم در ابتدای تولد است که از این قاعده تنها حضرت عیسی (علیه السلام) و مادر گرامی اش استثناء شده اند! نمونه هایی از این احادیث به قرار ذیل است:

حدیث 1- از ابوهربره روایت شده که رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: «هر یک از فرزندان آدم در ابتدای تولد مورد ضربه ی شیطان قرار می گیرد که باعث می شود فریاد کودک به گریه بلند شود؛ مگر مریم دختر عمران و فرزندش (حضرت مسیح (علیه السلام)؛ چرا که مادر مریم در هنگام تولد او گفت «إِنِّی أُعِیذُهَا بِكَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ » «پروردگارا! من او و فرزندانش را از شیطان رانده شده در پناه تو قرار می دهم»

ادامه نوشته

 اسرائیلیات در داستان حضرت ابراهیم(علیه‌السلام)  

ذبیح کیست؟ اسحاق یا اسماعیل؟

حضرت ابراهیم

برخی مفسّران اسلامی، بدون آگاهی از دسیسه ها یا اسرائیلات آفرینانی که در صدد دگرگون جلوه دادن حقایق تاریخی بوده اند، در دام رنگارنگ آن افتاده، به عاملی برای نشر اباطیل آنان مبدل شدند. در ادامه تعدادی دیگر از این روایات را مورد بررسی قرار می دهیم.

اسرائیلیات و داستان ذبیح

در خصوص اینکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) مأمور به قربانی کدام یک از فرزندان خود شد و لقب «ذبیح الله» به کدام یک از فرزندان ابراهیم (علیه السلام) اطلاق می شود، در میان مفسّران بحث های دامنه داری صورت گرفته است .

گروهی «اسحاق» را ذبیح دانسته اند و جمعی «اسماعیل» را، نظر اول را جمعی از مفسران اهل سنت و نظر دوم را بیشتر مفسران شیعه بر گزیده اند و یهود و نصارا نیز به ظاهر اتفاق دارند بر اینکه ابراهیم (علیه السلام) مأمور ذبیح فرزندش «اسحاق» شده بود.

ادامه نوشته

آیا اسرائیلیات در قرآن وارد شده است؟

متأسفانه در اثر خوش‌باوری برخی از مفسرّان و مورّخان مسلمان، بیش‌ترین روایات

قرآن

اسرائیلی به منابع تفسیری و تاریخی اهل سنّت نفوذ كرده و در اثر غفلت و سهل‌انگاری دانش‌مندان شیعی، به بعضی از منابع تفسیری شیعه نیز راه یافته است.

دانشمندان‌ و محقّقان به نام شیعی، به خاطر توجه خاص و اعتماد به سیره معتبر قولی و عملی اهل‌بیت پیامبر ـ علیهم السّلام ـ به ندرت در دام راویان اهل كتاب و روایات آنان گرفتار آمده، و لذا كم‌ترین روایات اسرائیلی را در تفاسیر خود آورده‌اند.

وجوه اشتراك متون دینی یهود با قرآن

چه بسا وجود یكسری مشتركات با قرآن خود زمینه بهره‌گیری مسلمین را فراهم می‌ساخت. قرآن كریم همانند تورات بسیاری از قضایا و تاریخ پیامبران و امت‌های پیشین را بیان نموده است. هم‌چنان ‌كه موارد مشابه بین قرآن و انجیل به ویژه درباره حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ وجود دارد. و چون شیوه قرآن كریم در نقل داستان‌ها بر این است كه به گزیده‌ای از نكته‌های مهم و مفید در بیان مقصود و هدف بسنده می‌كند. ولی مفسران پیشین برای این‌كه داستانی كامل و جامعه ساخته شود، روایات غیر مفید را نیز به عنوان شأن نزول به آیات قرآن ضمیمه كردند.[ المیزان، ج 13، ص 291 ـ 292]

ادامه نوشته

واردکنندگان اسرائیلیات در فرهنگ اسلامی

منشأ اصلی ورود روایات اسرائیلی به فرهنگ اسلامی ، تازه مسلمانانی از یهود و نصاری

قرآن کریم

و پیروان ادیان دیگر بودند که در میان مسلمانان موقعیت ویژه ای یافته بودند و مسلمانان به آنها به دیده احترام نگاه می کردند و این درحالی بود که برخی از آنان در ادعای خود صداقت نداشتند و عملکرد آنها شاهد خوبی بر سوء نیت آنان بود، ولی مسلمانان از سوء نیت آنان ناآگاه بودند و فقط افراد اندکی از آن خبر داشتند.

یک نمونه آن سخن امیرالمۆمنین علی(علیه السلام) در تکذیب گفته های کعب الاحبار بود که به زودی نقل خواهیم کرد. در اینجا نام های برخی از این اشخاص را همراه با بررسی اجمالی عملکرد آنان ذکر می کنیم. آنها به ترتیب اهمیّت عبارتند از:

1. عبداللّه‌بن‌سلام

حصین‌بن سلام‌بن حارث اسرائیلى از عالمان یهود و از قبیله خزرج است كه هنگام ورود پیامبر به مدینه، اسلام آورد و حضرت، نام او را عبداللّه نهاد.[1] عبداللّه همواره ادعا مى‌كرد كه عالم‌ترین یهود بوده و درباره كتابهاى پیشین از همگان آگاه‌تر است.[ 2]

او از كسانى بود كه احادیث فراوانى را جعل كرد تا نظر عوام را به خود متوجه، و جایگاهش را میان آنان رفیع سازد.[3] از وى روایت شده كه پیامبر به او اجازه داده یك شب قرآن و یك شب تورات بخواند; امّا ذهبى این روایت را به سبب وجود ابراهیم‌بن‌ابى‌یحیى كه فردى متروك الحدیث و متّهم است، ضعیف دانسته است.[4] او در سال 43 هجرى و در زمان خلافت معاویه در مدینه در‌گذشت.[5]

ادامه نوشته

اسرائیلیات و خلقت حضرت آدم و حوا(علیهماالسلام)

در حدیثی زاره از امام صادق علیه السلام سۆال کرد: نزد ما مردمانی هستند که می‌گویند حق تعالی حوا را از دنده‌های چپ آدم آفرید. امام فرمودند: خداوند از آنچه ایشان می‌گوید منزّه است. این حرف را کسی می‌زند که معتقد است خداوند قدرت نداشت برای آدم همسری را از راهی جز استخوان وی بیافریند و این اعتقاد، راه را بر اعتراض کننده می‌گشاید که بگوید: اگر حوا از استخوان آدم آفریده شده پس آدم با برخی از اعضای خود نزدیکی کرده!!! این افراد را چه می‌شود؟ خدا میان ما و ایشان قضاوت کند»

الف) کیفیّت ظاهری آدم

1- از ابوهریره نقل شده است که پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم فرمودند:

«خداوند انسان را آفرید در حالیکه 60 ذراع طول داشت. آنگاه فرمود: برو بر آن دسته از فرشتگان سلام کن و سپس جواب آنان را بشنو که همان تحیّت تو و ذریّه توست. آدم رفت  وگفت: سلام علیکم. فرشتگان پاسخ دادند: «السلام علکیم و رحمة الله» و جمله‌ی اخیر یعنی «و رحمة الله» را بر آن افزودند. پس هر که داخل بهشت شود، همانند آدم طول او 60 ذراع است و پیوسته خلق پس از او تا امروز ناقص و کوتاه شده‌اند.»[1]

این روایت با مضمونی مشابه در کتاب صحیح بخاری نیز آمده است.[2]

ادامه نوشته

اسرائیلیات و نحوه‌ی فریب آدم و حوا توسط ابلیس

وهب داستان نحوه ی فریب آدم و حوا توسط شیطان را با قالبی اسلامی نقش مجدد زده

شیطان

، با دخل و تصرفات خود در آن سعی داشته تا روح اسلامی در کالبد این خرافه بدمد، که از عالم نمایانی چون وهب، به کارگیری چنین شگردها و ترفندهایی دور از انتظار نمی نماید.

در تفسیر طبری از وهب بن منبه چنین روایات شده که: «زمانی که آدم و ذریه‌اش یا زوجه‌اش – شک از ناقل روایت است – در بهشت اسکان گزیدند، از درختی منع شدند؛ این درخت با شاخه‌های پیچ در پیچ خود میوه‌ای داشت که ملائکه برای جاودان ماندن خود از آن می‌خوردند و این همان میوه‌ای بود که خدا آدم و همسرش را از خوردن آن بر حذر داشته بود.

زمانی که ابلیس تصمیم گرفت تا آدم و حوا را بفریبد، در شکم مار وارد شد و مار در آن زمان چهار پا داشت! و گویی از زیباترین حیواناتی بود که خداوند خلق کرده بود. وقتی مار وارد بهشت شد، ابلیس خارج شد و از درخت ممنوعه مقداری برگرفت و به سوی حوا آمد و گفت: به این درخت نگاه کن! چه خوشبو و خوش طعم و خوش رنگ است! حوا از درخت گرفته و مقداری از میوه‌اش را خورد و آنگاه نزد آدم رفته و همان را که از شیطان شنیده بود به او باز گفت. آدم نیز از آن خورد و به دنبال آن زشتی های آنها آشکار شد. آدم خجالت کشید و داخل درختی خود را مخفی کرد. پروردگارش وی را ندا داد که ای آدم کجایی؟ آدم گفت: پروردگارا اینجا هستم! خدا گفت : چرا بیرون نمی‌آیی؟ گفت : پروردگار، از تو خجالت می‌کشم.

ادامه نوشته

شخصیت یونس پیامبر از نگاه قرآن و تورات

شكی نیست كه قرآن كریم در نزد مسلمانان تنها سند اصیل و دست نخورده ای است

حضرت یونس

كه طبق وعده خداوند متعال هیچ گونه تحریف و نقصی در آن نبوده و هیچ فرد و یا گروهی نیز نمی تواند اقدامی نسبت به تحریف این نسخه موفقیت كه برای بشریت نازل شده است انجام دهد .

دشمنان برای تحریف و زیر سوال بردن این معجزه الهی دست به اقدامات فراوانی زده اند تا شاید بتوانند استحكام و الهی بودن این كتاب را زیر سوال ببرند ،گاهی با تكیه بر آیاتی كه در آن از جهاد و مبارزه با دشمنان صحبت به میان آمده و نادیده گرفتن آیات صلح و دوستی قصد داشتند كه قرآن را به عنوان یك كتاب جنگ و مبارزه معرفی كنند .

روزگاری با ساختن سوره های مضحك و خنده دار قصد داشتند تا به مبارزه با قرآن كریم قیام كنند و آیات تحدی را زیر سوال ببرند.

و بعد از ناامید شدن از روش های ذكر شده و روش های دیگر و هنگامی كه خود را از نابودی و دستبرد به این معجزه بزرگ و تاریخی،ناامید و ناتوان یافتند، تصمیم گرفتند تا از طریق جعل و و تحریف و دروغ سازی های فراوان در احادیث پیامبر اكرم و امامان معصوم و مخصوصاً تحریف و دروغ سازی در روایاتی كه در تفسیر آیات الهی بیان شده بود به هدف شوم خود دست پیدا كنند .

در راستای تحریف آیات الهی در ابتدا ،شروع به وارونه نمودن حقایق دینی در سرگذشت انبیاء الهی زدند و طولی نكشید كه مروجین این موضوعات، با دو هدف ایجاد جلوه ای ناشایست نسبت به عقاید دینی و همچنین هتك حرمت پیامبران به صورت گسترده اقدام به ترویج مطالبی دروغین و ساختگی زدند.

ادامه نوشته

زندگی حضرت سلیمان در نگاه جاعلان و خرافه پردازان

برخلاف قرآن کریم که حضرت سلیمان را یکی از پیامبران الهی و بنده‌ی شایسته‌ی خدا

حضرت سلیمان

می‌داند، سنّت یهودی و کتاب عهد قدیم، تصویر مخدوشی از وی ارائه داده و وی را شخصی جبّار، عیاش، بت‌خانه ساز، اسیر هوای نفس و یک عاشق تمام عیار نسبت به زنان معرّفی می‌کند.

واژه‌ی اسرائیلیات جمع اسرائیلیه است و بر داستان‌ها و اخبار یهودی و نصرانی که در مجامع روایی و تاریخی اسلامی نفوذ کرده است، اطلاق می‌شود.

برخلاف قرآن کریم که حضرت سلیمان را یکی از پیامبران الهی و بنده‌ی شایسته‌ی خدا می‌داند، سنّت یهودی و کتاب عهد قدیم، تصویر مخدوشی از وی ارائه داده و وی را شخصی جبّار، عیاش، بت‌خانه ساز، اسیر هوای نفس و یک عاشق تمام عیار نسبت به زنان معرّفی می‌کند. این تصویر غیر واقعی از حضرت سلیمان علیه السلام، زمینه‌ساز ورود روایاتی در کتب تفسیری اسلام گشته است که عمدتاً انتشار آنها به دست یهودیان مسلمان شده‌ای بوده است که دلبستگی تامّی به عقاید خرافی یهودیت داشتند.

نمونه‌هایی از این روایات اسرائیلی را می‌توان در ذیل آیات مربوط به دو جریان از زندگان آن حضرت مشاهده کرد:

یکی جریان افتادن جسدی بر روی تخت سلطنتی وی و دیگری غفلت از یاد خداوند به جهت دیدن از خیل اسبان. درنقد این روایات باید گفت، علاوه بر مشکل سندی، محتوای این روایات نیز نه با متن قرآن کریم و ستایشات خداوند از این پیامبر الهی هماهنگی دارد و نه با مقام عصمت انبیاء سازگار است.

ادامه نوشته