طبيعت زيبا در نگاه آيات قرآن
طبيعت به عنوان مخلوق و آفريده حضرت باري تعالي در قرآن بسيار مطرح شده است مثلا در بيش از 750 آيه به پديدههاي طبيعي اشاره شده و آنها را نشانههاي خداوند معرفي كرده است.
اسلوب قرآن در توصيف طبيعت و اعجاز علمي قرآن در بيان مسايل طبيعي باعث ميشود كه انديشمندان و صاحبان علم را به حيرت و شگفتي وادارد و سر تعظيم و تسليم در برابر قدرت لايتناهي او فرود آورند.
حال بايد پرسيد كه علت بيان طبيعت در قرآن چيست و چه اهدافي را دربرميگيرد؟ يكي از اين اهداف اين است كه قرآن با بيان زيبائيهاي موجود در طبيعت و حضور شگفتيها در بطن طبيعت ميخواهد از اينان به عنوان مظاهر خلقت خدا ياد كند تا شايد كافران به خود آيند و به توحيد اقرار نمايند، مثلا در سوره مباركه انعام آيه 1 ميفرمايد: (الحمدلله الذي خلق السموات والارض و جعل الظلمات و النور ثم الذين كفروا بربهم يعدلون: ستايش خداوندي را كه آسمانها و زمين را آفريد و روشني و تاريكي را مقرر داشت باز كافران به خداي خود شرك ميآورند)
يا در سوره مباركه احقاف آيه 2 و 3 ميفرمايد: (ما خلقنا السموات والارض و ما بينهما الا بالحق داجل مسمي والذين كفروا عما انذروا معرضون. قل اراءيتم ماتدعون من دون الله أروني ماذا خلقوا من الارض ام لهم شرك فيالسموات أيتوني بكتاب من قبل هذا او آثاره من علم ان كنتم صادقين).
آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست را جز به حق و در وقت معين نيافريدهايم و آنانكه كافرند از هرچه پند و اندرزشان كنند روي ميگردانند. بگو جز خدا همه آن بتهايي را كه به خدائي ميخوانيد به من نشان دهيد كه آيا در زمين چيزي آفريدهاند يا شركتي با خدا در خلقت آسمانها دارند براي من كتابي قبل از اين و يا يك نشانه علمي بياوريد اگر راستگو ميباشيد.
با دقت در اين آيات شريفه مذكور ميتوان فهميد كه قران ميخواهد با ذكر طبيعت و زيبائيهاي آن اثبات صانع كند كه توحيد فقط شايسته خداوند است و قدرت لايتناهي او قابل قياس با هيچ موجودي نميباشد. مثلا در سوره مباركه احقاف آيه 3 ميفرمايد: اگر بتهاي كه شما ميپرستيد چيزي در زمين خلق كردهاند، به من نشان دهيد.
در سوره مباركه انعام آيه 1 ميفرمايد كه با وجود خلقت آسمانها و زمين و پيچيدگيها و راز و رمز موجود در خلقت و زيبايي غيرقابل توصيف طبيعت و درك تاريكيها و روشنائيها باز آنان به خداي خود كفر ميورزند. اين پيشبيني قرآن حكايت از آن دارد كه زنگار كفر بر دل كافران مانع از روي آوردن آنان به كلمه زيباي توحيد ميشود زيرا عدهاي بيان ميدارند كه طبيعت و پديدههاي موجود در آن با خدا و آموزههاي الهي تنافي و تعارض دارد و بايد در پاسخ اينان گفت كه طبيعت و موجوديت آن هيچ تنافي و تعارضي با خدا و دستورات و فرامين او ندارد بلكه معرف و بيان كننده عظمت و قدرت خداوند است و گويا طبيعت بسان يك كتاب و صحيفهاي است كه با اسماء و آيات او نگاشته شده باشد.
يكي ديگر از اهداف قرآن در بيان طبيعت و زيبائيهاي آن اين است كه انساني را كه ممكن است درگير غرور و عجب و خودخواهي شود از دام شيطاني غرور برهاند و نور ايمان را در دل آن ايجاد نمايد. گاهي قرآن از بلاهاي طبيعي كه برسر اقوام گذشته مثل (نوح و عاد و ثمود) آمده ميخواهد ريشهيابي كند و علت وقوع اين بلاها را بيان دارد و به مردم بگويد كه اگر داراي موهبتها و نعمتهاي الهي شدهايد و ثروتمند و غني گشتهايد مغرور نباشيد و فكر نكنيد كه اين نعمات حاصل توان و قدرت شخصي شماست بلكه اگر طريق حق پيشه نكنيد خداوند با همين عوامل طبيعي مثل طوفان، رعد و برق، شما را هلاك خواهد كرد. در سوره مباركهي اعراف آيه 3 آمده (وكم من قريه املكنا فجاءها باسنا بياتا اوهم قاتلون (چه بسا اهالي شهرها كه براي هلاكت آنان عذاب فرستاديم آنگاه كه در آسايش شب تار خواب راحت صبحگاه بودند.
يكي ديگر از اهداف قرآن در بيان طبيعت اين است كه انسان سرگردان و حيرتزده را به معاد و روز رستاخيز رهنمون باشد و به او بگويد كه خدايي كه حكيم است و حكمت از صفات ثبوتي او ميباشد نميتواند پايان و نتيجهاي زيبا براي خلقت و آفرينش طبيعت در نظر نگرفته باشد، طبيعتي كه در فصل زمستان ظاهرا ميميرد و سبزي و نشاط و شادابي خود را از دست ميدهد، اما دوباره در فصل بهار زنده ميشود و جان ديگر ميگيرد.
در سوره شريفهي نحل پس از آنكه از نعماتي چون قراردادن منزل براي سكونت دايم و براي سكونت موقت از پوست چهارپايان خيمهها و براي آسايش شما از گرما سايهبانها و از غارهاي كوه و پوشش و اتاقها نام ميبرد ميفرمايد:
(و يوم نبعث من كل امه شهيد ثم لايوذون للذين كفروا و لاهم يستعتبون) و به ياد آر آن روزي را كه (قيامت) ما از هر امتي رسول و شاهدي بر انگيزيم آنگاه نه به كافران اجازهي سخن و اعتذار داده شود و نه توبه و عذري از آنان پذيرفته شود (نحل - آيه 83)
يا در سوره شريفه طه پس از آنكه جريان حضرت موسي (ع) را بيان ميدارد كه براي خانوادهاش كه احساس سرما ميكردند رفت تا آتشي بياورد چون به آتش نزديك شد به او خطاب آمد كه كفشهايت را بيرون آر كه تو در وادي مقدس هستي ميفرمايد:
"براستي كه قيامت خواهد رسيد و ما آن زمان را پنهان داريم تا هر نفسي را به پاداش اعمالش در آن روز برسانيم"/سوره طه / آيه 14)
يا در سوره مباركه حج ميفرمايد:"اي مردم خدا را پرهيزگار باشيد كه زلزله قيامت بسيار حادثهبزرگ و واقعه سختي خواهد بود. چون هنگاميكه آنروز بزرگ را مشاهده كنيد هر زن شيرده طفل خود را از ترس فراموش كند و هر آبستن بار رحم خود را بيفكند." /حج - آيه 2 و 1)
يا در سوره شريفه مؤمنون پس از آنكه ويژگيهاي مؤمنان را كه همان فروتني، از سخن بيهوده روي گردان بودن، ادا كننده زكات، مراقب نماز بودن، وفاي به عهد و امانتدار بودن را بر ميشمارد ميفرمايد: (ثم انكم يومالقيامه تبعثون: و آنگاه روز قيامت به يقين مبعوث خواهيد شد.مؤمنون/16)
يكي ديگر از اهداف قرآن در بيان طبيعت و پديدههاي آن اين است كه مردم را به اين پديدهها آگاه سازد و چراغي باشد تا راه تحقيق و پژوهش را براي آنان ميسر نمايد تا مردم بتوانند از اين اشارات كوتاه قرآن درباره طبيعت بهره بگيرند و بتوانند درباره اين پديدهها به تحقيق و علم آموزي بپردازند به اين خاطر از پديدههاي طبيعي مثل (آب، زندگي دوباره طبيعت، طبقات آسمانها، زمين و ويژگيهاي آن، رنگها) ياد ميكند تا انسانها بتوانند با نگاه حكيمانه به اين پديدهها راه علم را پيش بگيرند و درباره ماهيت اين پديدهها فكر و تأمل نمايند. در قرآن بيش از 450 آيه درباره زمين وجوددارد و در اين آيات امتيازات و امكانات زمين قبل از باران و پس از نزول باران بيان شده تا خصوصيات زمين را نسبت به ساير كرات بيان دارد. يا وجود رنگها در قرآن و توصيف رنگها در قرآن انسان را به تحقيق و تفكر وادار ميكند كه علت پيدايش رنگها چيست؟ و چرا قرآن درباره رنگ زرد ميگويد براي بينندگان و تماشاگران توليد شادي و مسرت ميكند (انه يقول انها بقره صفراء فاقع لونها تسر الناظرين): خدا ميفرمايد گاو زرد زريني ميباشد كه رنگ آن بينندگان را فرحبخش است/بقره.69)
قرآن در توصيف ساكنان بهشت از رنگ سبز استفاده ميكند:
(متكئين علي رفرف خضر و عبقري حسان: در حاليكه بر پارچههاي سبز و بساط زيبا تكيه زدهاند. الرحمن /آيه76)
و يا از رنگ سفيد به آن نيكويي ياد ميكند هنگاميكه از نوشيدنيهاي اهل بهشت ياد ميكند (بيضاء لذه للشاربين: شرابي سفيد كه براي آنان كه مينوشند گواراست) صافات/46
و مردم با دقت در آيات قرآن درباره وجود رنگها و تنوع آنان بايد دريابند كه چرا قرآن از رنگهاي شاديآور مثل (سفيد، زرد، سبز) استفاده ميكند.
امروزه در دانشگاهها و مراكز علمي جهان، علمي به نام روانشناسي رنگها وجود دارد كه روانشناسان با انتخاب رنگها از سوي يك انسان ميتوانند ماهيت روحي و رواني او را حدس بزنند و به او كمك نمايند.
از ديگرمواضعي كه قرآن انسانها را به تأمل و دقت در آن دعوت كرده است آسمان، ماه و ستارگان است. چون انسان وقتي با دقت به آسمانها و طبقات آن مينگرد و زيبائيهاي آن را در مييابد علاوه بر رسيدن به توحيد و قدرت خداوند تبارك و تعالي مجبور ميشود كه درچگونگي اين واقعيتها انديشه و تأمل نمايد و خود را مجبور كند كه درباره اين تنوع تحقيق و پژوهش نمايد و به جرأت ميتوان گفت علم نجوم و ستارهشناسي محصول اين نوع تفكر و نگرش انسان به آسمان، ماه و ستارگان است.
* علي محمد حسين خاتي
منابع: 1- قرآن كريم
2- تفسير نمونه - آيتالله مكارم شيرازي و همكاران
3- فروع كافي - مرحوم كليني - جلد6، ص 388
4- مجمعالبيان طبرسي - جلد 9، ص 230
5- روحالمعاني في تفسيرالقرآن - آلوسي
6- الكشاف زمخثري - جلد 4، ص 394
7- احياءالعلوم غزالي - جلد 1، ص 289
*يكي از اهداف قرآن در بيان طبيعت و پديدههاي آن اين است كه مردم را به اين پديدهها آگاه سازد و چراغي باشد كه راه تحقيق و پژوهش را براي آنان مسير نمايد
* قرآن كريم انسان را به تأمل و تفكر در آسمان و زمين و شگفتيها و نظم و زيباييهاي آن فراميخواند و اين عمل را وسيلهاي براي رسيدن به توحيد و خداشناسي مي داند.
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "