جنگ از منظر آيات و روايات
مذهب اسلام ، به عنوان يك دين كامل و جامع الهي ، با پديده ي جنگ و صلح به نحوي برخورد كرده است كه ارجحيت نظريات و ديدگاههاي وي بر ساير نظرات ، هويدا است . سخن حق در اين باب از آن اسلام است و ما پيروان اين دين آسماني ، بايد با شناخت صحيح احكام اسلامي در مورد جنگ و صلح ، برنامه هاي جامع اسلامي را تنظيم و هدايت كنيم . از آيات قرآن چنين استفاده مي شود كه پيامبران اديان آسماني براي حفظ موجوديت خود ، ناگزير به جنگ متوسل شده اند ، چرا كه آنها به مبارزه با ستمكاري ، شرك و ديگرانحرافهاي اعتقادي و ا جتماعي قيام كردند و بدون ترديد ، ستم پيشگان ، چشم ديدن آنان را نداشتند . پيامبران ناچار بودند براي حفظ درخت توحيد وعدالتي كه غرس مي كردند ؛ مبارزاتي در طول دوران رسالت خود ، داشته باشند و گرنه ، نهضت آنان به سرانجام نمي رسيد. گاهي براي برخي از جوامع بشري شرايطي به وجود مي آيد كه هيچ راهي جز توسل به جنگ براي آنها باقي نمي ماند. در اين صورت جنگ ، نه تنها غير انساني نيست؛ بلكه ترك آن جز ذلت چيز ديگري نمي باشد . دفاع از حقوق خويشتن ، در چنين شرايطي از نظر منطق و عقل و اسلام، واجب واز خواص حياتي هر موجود زنده است.
قرآن كريم درباره ي فلسفه جنگ ميان انسانها مي فرمايد :
« و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيرا و لينصرن الله من ينصره ان الله لقوي عزيز » .
«اگر خداوند بعضي از آنها را به وسيله بعضي ديگر دفع نكند ديرها و صومعه ها و معابد يهود و نصاري و مساجدي كه نام خدا در آن بسيار برده مي شود؛ ويران مي گردد و خداوند كساني كه او را ياري كنند ( و از آئينش دفاع نمايند ) ياري مي كند؛ خداوند قوي و شكست ناپذير است .
آري ، همچنان كه جنگ براي زندگي مادي بشر يك ضرورت است ، براي ادامه ي زندگي معنوي او نيز ضروري و لازم است . البته ا ين سخن نه به اين معناست كه پيامبران ، معنويت را در جامعه با جنگ رواج مي دهند ؛ بلكه مراد آن است كه برخوردهاي خشونت آميز مخالفان ، جنگ را اجتناب ناپذير مي سازد .
همچنين ، از آيه هاي قرآن استفاده مي شود كه جنگهاي پيامبر بزرگوار اسلام - و به تبع جنگ در اسلام - به سه منظور انجام شد : دفاع ، رفع ستم و برانداختن فتنه . اولين انگيزه ي جنگهاي اسلام عليه كفر ، دفاع از حقوق مسلمانان و كيان جامعه ي اسلامي بود . قرآن كريم در اين باره فرموده است :
«أذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علي نصرهم لقدير ، الذين أخرجوا من ديارهم بغير حق الا ان يقولوا ربنا الله »
به كساني كه جنگ بر آنان تحميل گرديده ، اجازه جهاد داده شده است ؛ چرا كه مورد ستم قرار گرفته اند ؛ و خدا بر ياري آنها تواناست .
قرآن كريم در مورد رفع ستم ، چنين بيان مي دارد :
« و ما لكم لاتقاتلون في سبيل الله و المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان الذين يقولون ربنا اخرجنا من هذه القريه الظالم أهلها و اجعل لنا من لدنك وليا و اجعل لنا من لدنك نصيرا »
و شما را چه شده است كه درراه خدا و مردان و زنان و فرزندان مستضعف نمي جنگيد كه مي گويند : پروردگارا ما را از اين منطقه اي كه مردمش ستمكارند به در آور و از سوي خويش براي ما رهبري ( ولي ) پديد آور و از سوي خويش براي ما ياوري قرار ده.
دفع فتنه ، يكي ديگر ازانگيزه هاي جنگ در اسلام مي باشد . آنهايي كه سد راه تعالي انسانيت بوده، دين خدا را از گسترش بازداشته و از برافراشته شدن پرچم اسلام ، ناراضي مي باشند .
قرآن كريم در اين باره مي فرمايد :
« و قاتلوهم حتي لا تكون فتنه و يكون الدين لله فأن انتهوا فلا عدوان الا علي الظالمين»
و با آنها پيكار كنيد تا فتنه ( و بت پرستي و سلب آزادي از مردم ) باقي نماند و دين مخصوص خدا گردد پس اگر ( از روش نادرست خود ) دست برداشته (مزاحم آنها نشويد زيرا ) تعدي جز بر ستمكاران روا نيست .
اسلام ، ريشه جنگ و منازعه در جامعه ي بشري را ناشي از فزون طلبي ، استكبار ، تجاوز و تعدي انسانها به حقوق يكديگر مي داند . افراد ، دولتها و كشورهايي كه از حق خود فراتر رفته و مي خواهند حقوق ديگران را از آن خود كنند ، زمينه هاي نزاع و جنگ را فراهم مي كنند .
با اينكه جنگ و خونريزي در دين مبين اسلام به هر طريقي نهي شده، اما در صورت بروز جنگ، بايستي از سرزمين و كيان نظام مقدس اسلامي در بلاد اسلامي دفاع نمود.
در ادامه به ذكر نمونه هائي از آيات قران كريم در رابطه با موضوع مورد بحث كه در شناخت هر چه بيشتر موضوع موثر است ؛ مي پردازيم .
الف: سوره توبه، آيه 36:
با مشركان همگي كارزار كنيد همچنان كه آنان هم با شما همگي كارزار مي كنند و بدانيد كه خداوند با پرهيزگاران است.
در مجمع البيان آمده است: «يعني همگي شما در حالي كه با هم مؤتلف باشيد و اختلافي نداشته باشيد، كارزار كنيد، چنان كه آن ها نيز همگي با شما كارزار كنند. و به نقل از «اصم» آورده است: معناي آيه، اين است كه پشت در پشت و نسلاً بعد نسل با آن ها كارزار كنيد چنان كه آن ها با شما اين گونه كارزار كنند».
ب) سوره بقره، آيه 216:
بر شما جهاد مقرر شده است و آن براي شما ناخوشايند است و چه بسا چيزي را ناخوش داشته باشيد و آن به سود شما باشد و چه بسا چيزي را خوش داشته باشيد و آن به زيان شما باشد و خداوند مي داند و شما نمي دانيد.
به نوشته مجمع البيان، آيه بر وجوب جهاد كفايي دلالت دارد. نيز در خلاصه المنهج مي خوانيم: «اين آيه، دلالت بر وجوب جهاد و فرض بودن آن مي كند.» در الميزان آمده است كه آيه دلالت بر فرض قتال بر همه مؤمنان دارد؛ به خاطر اين كه خطاب متوجه به آن ها است.
ج) توبه، آيه 73:
اي پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و با آنان درشتي كن.
در كنزالعرفان، ذيل تفسير اين آيه به نقل از ابن عباس آورده است: «جهاد كفار با سيف و شمشير است و جهاد منافقان با زبان است كه اقامه حجت بر آنان باشد و موعظه شوند». سپس ادامه داده است كه امر جهاد با كفار دو قسم است:
1. با كفار اهل كتاب يا آن ها كه شبهه كتاب داشتن دارند، كارزار مي شود تا اسلام آورند يا به شرايط ذمه ملتزم گردند.
2. با كفار غير اهل كتاب كارزار مي شود تا اسلام بياورند يا كشته شوند.
در الميزان، جهاد با آنان را صرف نهايت تلاش در مبارزه با آنان مي داند كه با زبان و دست است تا در نهايت به قتال برسد.
د) سوره توبه، آيه 123:
اي مؤمنان با كساني از كفار كه نزديك شما هستند؛ كارزار كنيد و بايد كه در شما درشتي ببينند.
صاحب كنزالعرفان در تفسير اين آيه آورده است كه يعني با همه كفار كارزار كنيد و ابتدا از نزديك تر آغاز كنيد. و در تفسير نمونه آمده است: «درست است كه با تمام تاكتيك و روش مبارزه، بدون شك نخست بايد از دشمنان نزديك تر شروع كرد؛ چرا كه خطر دشمنان نزديك تر بيشتر است. همان گونه كه هنگام دعوت به سوي اسلام و هدايت مردم به آئين حق بايد از نزديك تر شروع كرد ... .تعبير «و ليجدوا فيكم غلظه» بيان گر آن است كه بايد آمادگي و سرسختي خود را به دشمن نشان بدهيد تا آن ها بدانند در شما چنين روحيه اي هست و همان، سبب عقب نشيني و شكست روحيه آنان گردد و به تعبير ديگر، وجود قدرت كافي نيست بلكه بايد در برابر دشمن نمايش قدرت داد. در الميزان اين آيه را امر به جهاد عام دانسته است كه توسعه اسلام در آن است تا آن كه در دنيا شايع شود.
ه) سوره انفال، آيه 65:
اي پيامبر! مؤمنان را به جهاد برانگيز.
خداوند در اين آيه خطاب به پيامبر خود فرموده است كه مؤمنان به دين را به كارزار تشويق و تحريض كن.
و) سوره توبه، آيه111:
خداوند جان و مال مؤمنان را در ازاي بهشت از آنان خريده است، همان كساني كه در راه خدا كارزار مي كنند و مي كشند و كشته مي شوند. اين وعده به راستي و درستي در تورات و انجيل و قرآن بر عهده او است.
در اين آيه از جهاد در راه خدا قدرداني شده و خدا را خريدار جان و مال جهادگران دانسته است. با استفاده از دلايل قرآني كه پاره اي از آن ذكر شد؛ مي توان استناد كردو ثابت نمود كه در اسلام علاوه بر اينكه اصل بر صلح است ؛ اما جنگ نيز مهمي است كه به آن تأكيد شده است.
با توجه به مطالب بيان شده در خصوص وجود جنگ در اسلام و وجود آيات متعدد در قرآن كريم ، دال بر اين موضوع، شرايط و ويژگي هايي نيز در رابطه با جنگ و شروع جنگ ، شيوه هاي پيكار در تعاليم اسلام آمده است كه در مقالات آتي به شرح آنها مي پردازيم.
برداشت از روزنامه کیهان
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "