پیامبران علیهم السلام، مردان عالَم

از آیات نُهگانة 54 تا 62 سورة هود از صفحة 228، هفتآیة نخست اینصفحه، بهدنبال چهارآیة پایانی صفحة قبل، به داستان قوم عاد پرداختهاند. كه ما از میان این آیات، به اوّلینآیة اینصفحه نظری میافكنیم.
آیة 53 میفرماید: پس از آن كه حضرت هود (ع) قومش را ارشاد و هدایت نمود، آن قوم لجوج و عنود در مقام لجاج و عناد برآمده و «قالوا یا هود ماجِئتَنا بِبَیِّنَه وَ ما نَحنُ بِتارِكیآلِهَتِنا عَن قَولِك وَ ما نَحنُ لَكَ بِمُۆمِنین»؛ «گفتند: ای هود، تو دلیل روشنی برای ما نیاوردی و ما خدایان خود را بهخاطر حرف تو رها نمیكنیم و به تو هیچگاه ایمان نخواهیمآورد».
حال، آیة 54، باز از زبان مردم میفرماید: «إن نَقولُ إلاَّ اعتَراكَ بَعضُآلِهَتِنا بِسوء»؛ «ما تنها سخنی كه دربارة تو داریم، این است كه معتقدیم بعضی از خدایان ما، در اثر اهانت تو نسبت به آن ها، به تو خشم كرده و آسیب به تو رساندهاند».
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "