مأموریت عجیب دو پیامبر

مأموریت عجیب دو پیامبر

وَ أَمَّا الجِْدَارُ فَکاَنَ لِغُلَامَینْ‌ِ یَتِیمَینْ‌ِ فیِ الْمَدِینَةِ وَ کاَنَ تحَْتَهُ کَنزٌ لَّهُمَا وَ کاَنَ أَبُوهُمَا صَلِحًا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَن یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ یَسْتَخْرِجَا کَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ وَ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی(82- کهف)

و اما داستان دیوار که متعلق به دو پسر یتیم این شهر بود و زیر آن گنجی برای آن‌ها وجود داشت و پدرشان مرد صالحی بود. پروردگارت می‌خواست وقتی که آن‌ها بالغ شدند، آن گنج را از زیر دیوار خارج کنند. این لطفی از جانب پروردگارت بود و من این کار را از پیش خود نکردم.

این آیه، پرده از راز یکی از سه مأموریتی بر می‌دارد که موسی به همراه خضر علیهمالسلام و به رهبری او انجام دادند. آن‌ها در این مأموریت، دیوار در حال تخریبی را بازسازی کردند(1) و وقتی موسی علیه‌السلام از سرّ این کار سوال کرد؛ خضر علیه‌السلام پاسخ داد: گنجی در زیر این دیوار نهفته که متعلق به دو بچه یتیم است. خدا اراده کرد تا زمانی که این‌ها بزرگ می‌شوند و آن را استخراج می‌کنند گنجشان محفوظ بماند. چون پدر آن‌ها مرد صالحی بود ما مأمور شدیم دیوار را بازسازی کنیم تا مبادا گنج ظاهر شود و اموال این یتیم‌ها به خطر افتد.(

ادامه نوشته

مورچه چگونه با حضرت سلیمان سخن گفت؟

الف)آیا مورچه ای كه با حضرت سلیمان سخن گفته از نوع همین مورچگان بوده است.

ب) و نحوه كلام آن چگونه بوده؟

ج) و آیا آن مورچه نر بوده یا ماده؟

حضرت سلیمان

هیچ دلیلی نداریم كه آن مورچه از نوع همین مورچگان بوده یا نبوده است. علاوه بر این كه كار حضرت سلیمان به عنوان كار فوق‌العاده و معجزه‌ مطرح بوده است، همچنین آشنایی با زبان پرندگان را خداوند به حضرت سلیمان یاد داد، شاید هم بتوان گفت: آن مورچگان از همین نوع مورچگان بوده اند. چون اگر گفته شود مراد از مورچگان و پرندگانی كه حضرت سلیمان با آن‌ها حرف‌زده این مورچگان و پرندگان نبوده‌اند. بلكه، یك نسل پیش‌‌رفته‌ای بوده‌اند نباید كار سلیمان كار فوق‌العاده‌ای بوده باشد.

كلماتی كه در قرآن به‌ كار رفته است، به صورت مطلق و بدون قرینه و قید می‌باشند و باید آن‌ها را بر معانی عرفیه و آن ‌چه كه عرف مردم می‌فهمند، حمل كرد.

بعضی از دانشمندان جانورشناس گفته‌اند: مورچه یكی از قدیمی‌ترین جانواران كره خاك است و هر قدر عقب برویم باز می‌بینیم كه مورچگان در دنیا وجود داشته‌اند.[1]

اما درباره نحوه كلام مورچگان با حضرت سلیمان: برای روشن شدن بحث باید نطق را تعریف كرد و دید نطق چیست؟

نطق عبارت است از هر صوتی كه دلالت به مقصود و مرادی بكند. به خاطر همین می‌شود گفت: حیوانات هم برای خودشان نطق و اصواتی دارند كه به وسیله آن، آنچه در نهان دارند دیگران را آگاه می‌سازنند. به همین خاطر به صدای مورچه از آن جایی كه برای حضرت سلیمان ـ علیه‌السّلام ـ مفهوم بوده اطلاق قول شده، چون در قرآن فرموده است و «قالت نمله»

ادامه نوشته

شخصیت یونس پیامبر از نگاه قرآن و تورات

 شكی نیست كه قرآن كریم در نزد مسلمانان تنها سند اصیل و دست نخورده ای است كه طبق وعده خداوند متعال هیچ گونه تحریف و نقصی در آن نبوده و هیچ فرد و یا گروهی نیز نمی تواند اقدامی نسبت به تحریف این نسخه موفقیت كه برای بشریت نازل شده است انجام دهد .

دشمنان برای تحریف و زیر سوال بردن این معجزه الهی دست به اقدامات فراوانی زده اند تا شاید بتوانند استحكام و الهی بودن این كتاب را زیر سوال ببرند ،گاهی با تكیه بر آیاتی كه در آن از جهاد و مبارزه با دشمنان صحبت به میان آمده و نادیده گرفتن آیات صلح و دوستی قصد داشتند كه قرآن را به عنوان یك كتاب جنگ و مبارزه معرفی كنند .

روزگاری با ساختن سوره های مضحك و خنده دار قصد داشتند تا به مبارزه با قرآن كریم قیام كنند و آیات تحدی را زیر سوال ببرند.

ادامه نوشته

 اسرائیلیات در داستان حضرت ابراهیم(علیه‌السلام)  

ذبیح کیست؟ اسحاق یا اسماعیل؟

حضرت ابراهیم

برخی مفسّران اسلامی، بدون آگاهی از دسیسه ها یا اسرائیلات آفرینانی که در صدد دگرگون جلوه دادن حقایق تاریخی بوده اند، در دام رنگارنگ آن افتاده، به عاملی برای نشر اباطیل آنان مبدل شدند. در ادامه تعدادی دیگر از این روایات را مورد بررسی قرار می دهیم.

اسرائیلیات و داستان ذبیح

در خصوص اینکه حضرت ابراهیم (علیه السلام) مأمور به قربانی کدام یک از فرزندان خود شد و لقب «ذبیح الله» به کدام یک از فرزندان ابراهیم (علیه السلام) اطلاق می شود، در میان مفسّران بحث های دامنه داری صورت گرفته است .

گروهی «اسحاق» را ذبیح دانسته اند و جمعی «اسماعیل» را، نظر اول را جمعی از مفسران اهل سنت و نظر دوم را بیشتر مفسران شیعه بر گزیده اند و یهود و نصارا نیز به ظاهر اتفاق دارند بر اینکه ابراهیم (علیه السلام) مأمور ذبیح فرزندش «اسحاق» شده بود.

ادامه نوشته

اسرائیلیات و خلقت حضرت آدم و حوا(علیهماالسلام)

در حدیثی زاره از امام صادق علیه السلام سۆال کرد: نزد ما مردمانی هستند که می‌گویند حق تعالی حوا را از دنده‌های چپ آدم آفرید. امام فرمودند: خداوند از آنچه ایشان می‌گوید منزّه است. این حرف را کسی می‌زند که معتقد است خداوند قدرت نداشت برای آدم همسری را از راهی جز استخوان وی بیافریند و این اعتقاد، راه را بر اعتراض کننده می‌گشاید که بگوید: اگر حوا از استخوان آدم آفریده شده پس آدم با برخی از اعضای خود نزدیکی کرده!!! این افراد را چه می‌شود؟ خدا میان ما و ایشان قضاوت کند»

الف) کیفیّت ظاهری آدم

1- از ابوهریره نقل شده است که پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم فرمودند:

«خداوند انسان را آفرید در حالیکه 60 ذراع طول داشت. آنگاه فرمود: برو بر آن دسته از فرشتگان سلام کن و سپس جواب آنان را بشنو که همان تحیّت تو و ذریّه توست. آدم رفت  وگفت: سلام علیکم. فرشتگان پاسخ دادند: «السلام علکیم و رحمة الله» و جمله‌ی اخیر یعنی «و رحمة الله» را بر آن افزودند. پس هر که داخل بهشت شود، همانند آدم طول او 60 ذراع است و پیوسته خلق پس از او تا امروز ناقص و کوتاه شده‌اند.»[1]

این روایت با مضمونی مشابه در کتاب صحیح بخاری نیز آمده است.[2]

ادامه نوشته

اسرائیلیات و نحوه‌ی فریب آدم و حوا توسط ابلیس

وهب داستان نحوه ی فریب آدم و حوا توسط شیطان را با قالبی اسلامی نقش مجدد زده

شیطان

، با دخل و تصرفات خود در آن سعی داشته تا روح اسلامی در کالبد این خرافه بدمد، که از عالم نمایانی چون وهب، به کارگیری چنین شگردها و ترفندهایی دور از انتظار نمی نماید.

در تفسیر طبری از وهب بن منبه چنین روایات شده که: «زمانی که آدم و ذریه‌اش یا زوجه‌اش – شک از ناقل روایت است – در بهشت اسکان گزیدند، از درختی منع شدند؛ این درخت با شاخه‌های پیچ در پیچ خود میوه‌ای داشت که ملائکه برای جاودان ماندن خود از آن می‌خوردند و این همان میوه‌ای بود که خدا آدم و همسرش را از خوردن آن بر حذر داشته بود.

زمانی که ابلیس تصمیم گرفت تا آدم و حوا را بفریبد، در شکم مار وارد شد و مار در آن زمان چهار پا داشت! و گویی از زیباترین حیواناتی بود که خداوند خلق کرده بود. وقتی مار وارد بهشت شد، ابلیس خارج شد و از درخت ممنوعه مقداری برگرفت و به سوی حوا آمد و گفت: به این درخت نگاه کن! چه خوشبو و خوش طعم و خوش رنگ است! حوا از درخت گرفته و مقداری از میوه‌اش را خورد و آنگاه نزد آدم رفته و همان را که از شیطان شنیده بود به او باز گفت. آدم نیز از آن خورد و به دنبال آن زشتی های آنها آشکار شد. آدم خجالت کشید و داخل درختی خود را مخفی کرد. پروردگارش وی را ندا داد که ای آدم کجایی؟ آدم گفت: پروردگارا اینجا هستم! خدا گفت : چرا بیرون نمی‌آیی؟ گفت : پروردگار، از تو خجالت می‌کشم.

ادامه نوشته

شخصیت یونس پیامبر از نگاه قرآن و تورات

شكی نیست كه قرآن كریم در نزد مسلمانان تنها سند اصیل و دست نخورده ای است

حضرت یونس

كه طبق وعده خداوند متعال هیچ گونه تحریف و نقصی در آن نبوده و هیچ فرد و یا گروهی نیز نمی تواند اقدامی نسبت به تحریف این نسخه موفقیت كه برای بشریت نازل شده است انجام دهد .

دشمنان برای تحریف و زیر سوال بردن این معجزه الهی دست به اقدامات فراوانی زده اند تا شاید بتوانند استحكام و الهی بودن این كتاب را زیر سوال ببرند ،گاهی با تكیه بر آیاتی كه در آن از جهاد و مبارزه با دشمنان صحبت به میان آمده و نادیده گرفتن آیات صلح و دوستی قصد داشتند كه قرآن را به عنوان یك كتاب جنگ و مبارزه معرفی كنند .

روزگاری با ساختن سوره های مضحك و خنده دار قصد داشتند تا به مبارزه با قرآن كریم قیام كنند و آیات تحدی را زیر سوال ببرند.

و بعد از ناامید شدن از روش های ذكر شده و روش های دیگر و هنگامی كه خود را از نابودی و دستبرد به این معجزه بزرگ و تاریخی،ناامید و ناتوان یافتند، تصمیم گرفتند تا از طریق جعل و و تحریف و دروغ سازی های فراوان در احادیث پیامبر اكرم و امامان معصوم و مخصوصاً تحریف و دروغ سازی در روایاتی كه در تفسیر آیات الهی بیان شده بود به هدف شوم خود دست پیدا كنند .

در راستای تحریف آیات الهی در ابتدا ،شروع به وارونه نمودن حقایق دینی در سرگذشت انبیاء الهی زدند و طولی نكشید كه مروجین این موضوعات، با دو هدف ایجاد جلوه ای ناشایست نسبت به عقاید دینی و همچنین هتك حرمت پیامبران به صورت گسترده اقدام به ترویج مطالبی دروغین و ساختگی زدند.

ادامه نوشته

زندگی حضرت سلیمان در نگاه جاعلان و خرافه پردازان

برخلاف قرآن کریم که حضرت سلیمان را یکی از پیامبران الهی و بنده‌ی شایسته‌ی خدا

حضرت سلیمان

می‌داند، سنّت یهودی و کتاب عهد قدیم، تصویر مخدوشی از وی ارائه داده و وی را شخصی جبّار، عیاش، بت‌خانه ساز، اسیر هوای نفس و یک عاشق تمام عیار نسبت به زنان معرّفی می‌کند.

واژه‌ی اسرائیلیات جمع اسرائیلیه است و بر داستان‌ها و اخبار یهودی و نصرانی که در مجامع روایی و تاریخی اسلامی نفوذ کرده است، اطلاق می‌شود.

برخلاف قرآن کریم که حضرت سلیمان را یکی از پیامبران الهی و بنده‌ی شایسته‌ی خدا می‌داند، سنّت یهودی و کتاب عهد قدیم، تصویر مخدوشی از وی ارائه داده و وی را شخصی جبّار، عیاش، بت‌خانه ساز، اسیر هوای نفس و یک عاشق تمام عیار نسبت به زنان معرّفی می‌کند. این تصویر غیر واقعی از حضرت سلیمان علیه السلام، زمینه‌ساز ورود روایاتی در کتب تفسیری اسلام گشته است که عمدتاً انتشار آنها به دست یهودیان مسلمان شده‌ای بوده است که دلبستگی تامّی به عقاید خرافی یهودیت داشتند.

نمونه‌هایی از این روایات اسرائیلی را می‌توان در ذیل آیات مربوط به دو جریان از زندگان آن حضرت مشاهده کرد:

یکی جریان افتادن جسدی بر روی تخت سلطنتی وی و دیگری غفلت از یاد خداوند به جهت دیدن از خیل اسبان. درنقد این روایات باید گفت، علاوه بر مشکل سندی، محتوای این روایات نیز نه با متن قرآن کریم و ستایشات خداوند از این پیامبر الهی هماهنگی دارد و نه با مقام عصمت انبیاء سازگار است.

ادامه نوشته